ما در صورتی امکان آن را خواهیم داشت که از اخلاق و تربیت اسلامی سخن به میان بیاوریم که یا در متون اسلامی راه و رسمی صریح درباره این مفاهیم وجود داشته باشد و یا آنکه فرض بر آن است که در متون اسلامی، به نحو صریج و اصیل، راه و رسمی در اخلاق و تربیت داده نشده است و به مقتضای آنچه که در متون اسلامی آمده، رسمی )خاص( در این قلمروها سامان بیابد. که البته نهایتا می تواند ترکیبی از این هر دو روش نیز باشد.
در حالت الف مراد آن است که راه و رسمی مشتمل بر اهداف، اصول و مبانی، شیوه ها و مراحل فعالیت اخلاقی و تربیتی در متون اسلامی موجود باشد.
در حالت ب مراد بر آن است که در متون اسلامی به نحو صریح و اصیل، راه و رمسی در اخلاق و تربیت به دست داده نشده اما مقتضی است و با اندیشه های موجود در منابع اسلامی متناسب است که به چنین رسمی پرداخته شود.